به گزارش راهبرد معاصر؛ روز شنبه 28 مارس 2021 (7 فروردین 1400 شمسی)، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به همراه همتای چینی خود وانگ ئی سند برنامه همکاری جامع 25 ساله میان ایران و چین را در پنجاهمین سالگرد آغاز روابط میان تهران و پکن به امضاء رساندند. وزرای خارجه ایران و چین پس از امضاء این سند اعلام کردند که این متن نقشه راه همکاری های جامع دو کشور بوده و حاوی هیچ قراردادی نیست. همچنین در این سند به هیچ عدد یا رقم اشاره نشده و امتیاز اداره،کنترل و بهره برداری از هیچ منطقه ای به چینی ها داده نشده است. با این حال به شکل سر فصل های کلی به همکاری و مشارکت دو کشور در حوزه هایی همچون صنایع نفت و گاز، معادن، توسعه بنادر و سواحل مکران، ارتباطات، زیر ساخت ها، توریسم و گردشگری، مبارزه با تروریسم، همکاری های رسانه ای و دانشگاهی و ... اشاره شده است. به هر ترتیب عدم اطلاع رسانی درست درباره این قرارداد و همچنین پنهان بودن متن اصلی آن به دلیل ملاحظات امنیتی، سبب ایجاد دو قطبی کاذب موافقان و مخالفان توافق با چین شده است! بی شک به غیر از عده ای معدود که با غرض ورزی به دنبال به بن بست کشاندن کشور هستند؛ موافقان و مخالفان قرارداد بلند مدت با چین بالااتفاق به دنبال پیشرفت و سربلندی کشورشان می باشند.
چین با کشورهای عمان، کنیا، تانزانیا، جیبوتی، اسرائیل، مصر،ترکیه، یونان، مراکش، الجزایر، موریتانی،کره شمالی، مالزی، استرالیا، سریلانکا، بنگلادش، پاکستان، عربستان سعودی، امارت عربی متحده و ... نیز تفاهم نامه های مشابه به امضاء رسانده است اما شاید در هیچ کدام از این کشورها ما به این میزان شاهد تنش و دوقطبی شدن جامعه نبودیم. بر همین اساس در این متن سعی می کنیم تا با اشاره به سرمایه گذاری و سطح روابط اقتصادی چین در دیگر کشورهای منطقه، زمینه آشنایی علمی و داوری بی طرفانه مخاطبان را فراهم آوریم.
ترکیه
آغاز مسیر گسترش روابط و همکاری های بلند مدت میان چین و ترکیه را می توان بیانیه مشترک دو کشور در سال 2000 میلادی مشاهده کرد که دو کشور در آن بر افزایش روابط تجاری و وابستگی متقابل تاکید کرده بودند. حدود 10 سال بعد در سفر نخست وزیر چین به ترکیه، آنکارا و پکن با امضاء توافق نامه هایی سطح روابط خود را به سطح «همکاری های استراتژیک» ارتقاء دادند. در راستای این قراردادها بود که دو کشور نخستین تمرین مشترک نظامی شان را در پایگاه هوایی قونیه در آناتولی به انجام رساندند.
روابط میان چین و ترکیه در دوران شی جین پینگ به سمت گسترش همکاری ها حرکت کرد. در این دوران پروژه های مشترک هسته ای و ریلی در راس روابط دو کشور قرار گرفتند. دیگر نقطه عطف در روابط دو کشور را میتوان در دوری ترکیه از غرب و گرایش به سمت کشورهای «پیمان شانگهای» مشاهده کنیم. روابط آنکارا با غرب از زمان کودتا نافرجام در سال 2016 و افزایش تنش ها با ایالات متحده آمریکا به خاطر خرید سامانه دفاع هوایی اس-400 از روسیه به پایین ترین حد خود رسیده است. البته روابط میان این کشور اسلامی با اژدها زرد همواره مسیری بی تنش را طی نکرده است. در سپتامبر2013 ترکیه مناقصه ساخت نیروگاه هسته ای sinop را در آخرین لحظه به رقبای چینی ها یعنی کنسرسیوم ژاپن و فرانسه واگذار کرد. در نوامبر 2015 درست قبل از ورود رئیس جمهور چین به آنتالیا برای شرکت در اجلاس جی-20، ترک ها مذاکره درباره سامانه دفاع موشکی چینی را به شکل تحقیر آمیزی لغو کردند. همچنین چینی ها از تروریست خواندن گروه «پ ک ک» همواره خودداری کردند. در سوی دیگر ترک ها نیز «حزب اسلامی ترکستان شرقی» را در لیست گروه های تروریستی خود قرار ندادند. با این همه در 3 آگوست 2017 مولود چاووش اوغلو به همتا چینی خود اطمینان داد که ترکیه اجازه نخواهد داد که در خاک این کشور فعالیتی بر علیه چین صورت بگیرد.
سال 2016 را میتوانیم اوج روابط اقتصادی دو کشور بدانیم. براساس اطلاعات منتشر شده از سوی موسسات آماری ترکیه، تجارت دوجانبه چین و ترکیه به 27.8 میلیارد دلار افزایش یافت. همچنین وزارت بازرگانی چین میزان سرمایه گذاری مستقیم چین در ترکیه را 624.3 میلیون دلار ارزیابی کرد. در سال 2017، 786 شرکت چینی در ترکیه به ثبت رسیدند. امضاء توافق نامه های متعدد میان دو کشور در دو دهه گذشته در حوزه هایی همچون حمل و نقل، انرژی، بانکداری، دارایی، فرهنگ و تجارت سبب آن شده است تا دو طرف از لفظ «مشارکت راهبردی» برای توصیف روابط شان توضیح دهند. در 27 ژوئن 2019 رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه روابط با چین را در چهارچوب مشارکت استراتژیک جامع دانست. همچنین دو کشور همکاری های جدی در اجرا طرح BRI «یک کمر بند- یک جاده» با یکدیگر دارند. در 27 دسامبر 2020 بود که در راستای اتصال چین به قاره اروپا، نخستین قطار باری ترکیه با دور زدن ایران و عبور از کشورهایی همچون گرجستان، آذربایجان و قزاقستان با طی 8 هزار 692 کیلومتر وارد شهر «شی آن» چین شد.
رژیم صهیونیستی
سال 1992 را می توانیم آغاز برقراری روابط رسمی میان جمهوری خلق چین و رزیم صهیونیستی بدانیم. حجم گسترده سرمایه و بازار های چین از یک سوی و نیاز پکن به فناوری هایی نوین در حوزه های ارتباطات، اینترنت، سیسیتم های پزشکی، کشاورزی، بیوتکنولوژی، دفاع، نمک زدایی و چاپ دیجیتال و همچنین موقعیت ژئوپلیتیکی اسرائیل در آستانه دروازه های قاره اروپا، شمال آفریقا و منطقه شامات در سوی دیگر سبب افزایش روابط دوجانبه میان این دو کشور شده است. البته در طی این سالها به خصوص در دوران ترامپ، همواره ملاحظاتی امنیتی در خصوص سرمایه گذاری چینی ها در اسرائیل وجود داشته است. در سال 2018 اسرائیل بالاترین میزان سرمایه گذاری را از سوی چینی ها تجربه کرد. با این وجود سرمایه گذاری چین در سرزمین های اشغالی کمتر از 10 درصد میزان سرمایه گذاری های خارجی در این منطقه است. میزان روابط اقتصادی میان دو کشور پس از سال 2018 کاهش یافته است که از جمله دلایل آن میتوان به؛ تغییر در اولویت های چین، شیوع پاندمی کرونا در سراسر جهان و تغییر در فضای سرمایه گذاری به دلیل فشار های آمریکا اشاره کرد. به گزارش گمرک چین حجم مبادلات تجاری میان دو کشور در سال 2020، 12.660 میلیارد دلار بوده است.
از زمان ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال 2017، رقابت ها میان چین و ایالات متحده آمریکا تشدید و به همین دلیل حضور چینی ها نیز در سرزمین های اشغالی کم رنگ شد. این فشار، از جمله در هشدار وزیر امور خارجه وقت آمریکا، مایک پمپئو، به همکاران اسرائیلی خود هنگام بازدید از این کشور در نیمه اول سال 2020، به ویژه در مورد سرمایه گذاری چینی ها در بخش های خاص منعکس شد. سرمایه گذاران اصلی چینی در اسرائیل شرکت های خصوصی و صندوق های سرمایه گذاری خطر پذیر هستند که بیشتر در حوزه فناوری های پیشرفته سرمایه گذاری می کنند. برخی از آن ها نیز به عنوان بازوی شرکت های غول پیکر عمل می کنند. همچنین عمده سرمایه گذاری در بخش های غیر از فناوری های پیشرفته از سوی شرکت های دولتی که بر روی ساخت و تکمیل زیر ساخت ها متمرکز هستند صورت می گیرد.
حجم تجارت میان اسرائیل و چین که در سال 2001، عدد 1.07 میلیارد دلار را نشان می داد، که در سال 2019 به عدد 11.21 میلیارد دلار رسید. در سال 2020 با وجود شیوع پاندمی کرونا و ضربه سهمگین آن به تجارت جهانی حجم تجارت دو کشور در عدد 9.71 میلیارد دلار تثبیت شد. چهار محصول عمده صادراتی اسرائیل به چین عبارت اند از قطعات الکترونیکی (51%)، سیستم های کنترل صنعتی (8%)، مواد شیمیایی (8%) و تجهیزات پزشکی (7%) بوده است.
از سال 2002 تا 2020 عمده سرمایه گذاری چین در اسرائیل در بخش فناوری (449 معامله به ارزش 9.138 میلیارد دلار از 463 معامله به ارزش 19.444 میلیارد دلار) و هشت معامله در بخش زیر ساخت های اسرائیل به ارزش 5.916 میلیارد دلار (حمل و نقل، دو معامله در بخش بندری و دو معامله در بخش صنعت برق) صورت گرفته است. سرمایه گذاری در حوزه های کشاورزی، املاک و مستغلات، موسسات دانشگاهی، محصولات آرایشی و بهداشتی و ... از دیگر حوزه های ورود سرمایه گذاران چینی بوده است. با این حال سرمایه گذاری اژدها زرد به این ختم نمی شود و آن ها سرمایه گذاری هایی در حوزه علوم زندگی (122 معامله)، نرم افزار و فناوری اطلاعات (108)، اینترنت (46)، ارتباطات (42)، تراشه ها و نیمه هادی ها (39) صورت گرفته است. بنگاه های دولتی، شرکت های دولتی، شرکت های خصوصی وصندوق های سرمایه گذاری خطر پذیر چهار بازیگر اصلی چینی ها برای سرمایه گذاری در اسرائیل و دیگر نقاط جهان است.
عربستان سعودی
سعودی ها به دلیل موقعیت ممتاز ژئواستراتژیک در جهان اسلام و در اختیار داشتن منابع سرشار نفت و گاز جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی پکن دارند. روابط نزدیک و تاریخی میان آل سعود و دولت آمریکا همواره سبب عدم ارتقاء روابط دو کشور در سطح قابل انتظار شده است. با این حال چین یکی از بزرگ ترین مشتریان طلا سیاه سعودی ها است. مدیر عامل شرکت آرامکو در کنفرانس توسعه چین اعلام کرد که این شرکت انرژی مورد نیاز چین را در 50 سال آینده تضمین خواهد کرد. در دو ماه نخست امسال عربستان سعودی طبق آمار گمرک چین با حجم صادرات 1.86 میلیون بشکه در روز، در رتبه نخست صادرات نفت به این کشور قرار داشته است. چین معتقد است ریاض می تواند با تامین انرژی این کشور در پیشبرد پروژه «یک کمربند- یک جاده» کمک شایانی انجام دهد و ریاض نیز باور دارد پکن می تواند نقشی کلیدی در اجرای پروژه اقتصادی و اجتماعی «چشم انداز 2030» بازی کند.
ریاض و پکن حتی در دوران اوج جنگ سرد نیز با یکدیگر روابط نسبتا خوبی داشتند. در دهه 70 و 80 میلادی که ما شاهد جنگ ایران و عراق، بمباران تاسیسات اتمی عراق توسط اسرائیل و همچنین جنگ نخست خلیج فارس بودیم؛ ریاض با احساس خطر نسبت به فضا امنیتی منطقه، با مامور کردن شاهزاده بندر بن سلطان و برادرش خالد بن سلطان در مذاکراتی مخفی، 50 موشک «سی اس اس-2» از چین خریداری کرد که بعدها مورد اعتراض آمریکایی ها قرار گرفت. سعودی ها همچنین خریدار پهپادهای چینی بودند که در جنگ یمن از آن استفاده کردند.
ملک عبدالله پس از به قدرت رسیدن در سال 2005 نخستین سفر خارجی خود را به چین انجام داد تا نقش ویژه این کشور را در سیاست خارجی ریاض نشان دهد. عبدالله در سفر خود در ژانویه 2006 به چین چندین تفاهم نامه مهم در زمینه انرژی به امضاء رساند. در مقابل رئیس جمهور وقت چین هو جینتائو در سفری متقابل در همان سال به ریاض آمد. مهم ترین توافق صورت گرفته میان پکن و ریاض در فوریه سال 2019 در سفر محمد بن سلمان به چین به امضاء رسید. در جریان این سفر توافق نامه هایی در حوزه های ساخت پالایشگاه و پتروشیمی در استان لیائونینگ به عنوان سرمایه گذاری مشترک دو کشور به امضاء رسید. براساس گزارش گمرک چین در سال 2020 میزان مبادلات تجاری چین با عربستان 49.200 میلیارد دلار بوده است.
یک نمونه از همکاری های فی ما بین پکن و ریاض، در ژانویه 2012 چین و عربستان سعودی توافق نامه ای در جهت همکاری های هسته ای به امضاء رساندند. این قرارداد بر روی نگهداری و توسعه نیروگاه های هسته ای، رآکتورهای تحقیقاتی و تامین اجزای سوخت هسته ای متمرکز بوده است.
عربستان سعودی یک اقتصاد وابسته به نفت است که به دنبال قطع این وابستگی و مبارزه با «بیماری هلندی» است. ریاض همچنین به دنبال ایجاد تنوع در منابع درآمدی خود است. در چنین شرایطی چین می تواند به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان به این کشور در حوزه های مختلف کمک کند. برای عربستان سعودی توسعه انرژی خورشیدی، بادی و هسته ای نقشی حیاتی در ایجاد تنوع در مصرف انرژی داخلی و توقف استفاده از نفت به عنوان منبع اصلی تقاضای برق داخلی آن خواهد داشت. عربستان سعودی با آنکه بیستمین اقتصاد بزرگ دنیا می باشد اما پنجمین مصرف کننده بزرگ نفت است. در حال حاضر عربستان حدود یک چهارم نفتی را که تولید می کند، مورد مصرف داخلی قرار می دهد. اگر این میزان مصرف با رشد سالانه 7% حفظ شود، عربستان در سال 2038 تبدیل به وارد کننده انرژی خواهد شد.
نتیجه گیری
ظهور و سقوط قدرت های بزرگ یکی از معدود سنت های تثبیت شده در نظام جهانی است. همان گونه که در طی قرون گذشته قدرت های بزرگی همچون امپراتوری عثمانی، فرانسه، اسپانیا، انگلستان و... افول کردند و از صدر قدرت های بزرگ جهانی به زیر آمدند؛ ایالات متحده آمریکا نیز دیر یا زود به سرنوشت قدرت های پیشین جهانی دچار خواهد شد و جای خود را به اژدها زرد خواهد داد. این همان نکته است که مقام معظم رهبری با دیدی بلند مدت و راهبردی از دو دهه پیش به درستی تشخیص دادند و گسترش روابط و همکاری های بلند مدت و استراتژیک با قدرت های نو ظهور، بویژه جمهوری خلق چین را به پاستور نشین ها توصیه کردند. مطالعه و پژوهش دقیق بر روی روابط کشورهای همسایه ما که در این یادداشت به برخی از آن ها اشاره شد، نشان دهنده چرخش تدریجی قطب نمای کشورهای جهان به سمت شرق، و گسترش روابط با قدرت نوظهور نظام بین الملل یعنی چین است.